۱۳۸۹ بهمن ۱۵, جمعه

همبستگی در یخ بندان مونترال







همبستگی در یخ بندان مونترال

این روزها "مادران صلح " مونترال چون همه ایرانیان خارج از کشور دغدغه شان شده اعدام های بی شمار روزانه در ایران،.همه از خود می پرسند چه کار می توان کرد چگونه می توان جلوی این اعدام های کور را گرفت. در طی یکماه بیش از 90 نفر را در ایران اعدام کرده اند . انگار هیچ چیز جلودار حکومت نیست گویی صدای مردم تونس و مصر را که در خیابان ها مرگ بر دیکتاتور سر داده اند را نمی شنوند و یا می شنوند و از ترس به اعدامهای  بیشتر مردم بی گناه و بی پناه توسل می جویند. تا ترس بیشتری ایجاد کنند، سال هاست همانند مبارک و بن علی چنین کرده اند.
طبق قرار "مادران صلح " مونترال، جمعه آخر ماه ژانویه، درمحل گردهمایی شان در دانشگاه کبک برای همدردی ، با مادرانی که فرزندان خود را از دست داده و یا چشم انتظار رهائی فرزندانشان از زندان هستند. جمع شده اند. میدانیم این روزها، مادران پارک لاله در ایران نگران مادران و پدرانی هستند که فرزندشان اعدام شده اند . اینان با در دست داشتن پلاکارت های "اعدام را بس کنید" و عکس های کشته شدگان وقایع جنبش سبز در دانشگاه کبک در محل عبور مرور جوانان و مردم ایستاده اند . چوبه دار دست یکی است زیرش عکس شیرین علم هولی است و عکس ندا وسهراب انها همچنین خواستار ازادی حلیمه شکری از مادران عزادار ایران هستند*
مردم می ایند و پرسشگر حضور این جمع در انجا، شعارها و تعداد اعدام ها در ایران هستند. از واقعی بودن ان می پرسند و فردی از ما جویای اسامی اعدام شدگان است. دنیا نا باور است و ما باور داریم که این تعداد واقعی است سال 1360 و 1367 را از سر گدراندیم ان بیشمار اعدامم شدگان را از خاطر نبرده ایم .از این رو عمیقا هم صدا با مادران خواستار توقف اعدام در ایران هستیم
در مونترال در سرزمین برف و یخ، و راههای دور، بعید می دانستم امروز افرادی برای تجمع بیایند. اما انگار دل ها می جوشد از همراهی و همدلی با مادران. امده بودند آنها که خود دل سوخته اند .دل سوخته گان در تبعید . مادری خود داغ دختر جوانش را این سوی دیار یخ زده، در دل دارد لحظه ایی عکس شیرین علم هولی و ندا را از خود دور نمی کند دختر جوان دانشجویی، تابلوی قرمزی دستش است رویش تعداد اعدام های اخیر را نوشته با خود به اینسو ان سو می برد.نگهبانان دانشگاه، جلویش را می گیرند و با تحکم به او می گویند اینجا چرا آمده ایی و ایا اصلا در این نقطه اجازه ایستادن داری ؟دختر بغض در گلو می گوید :مگر من تروریستم که با من این گونه حرف می زنند؟ و زنی که مسن تر از بقیه است مادرانه دلداری اش می دهدو ارامش می کند
مادرجوانی که می دانم دخترش در خانه است از سرکار امده،. امد وایستاد و با مهر به همه اعلامیه داد و با همه حرف زد .در پایان برنامه ساعتش را نگاه کرد 7 و نیم بود گفت باید دوباره به سر کار برود و دکتر جوانی که امد و متن را نوشت و گفت باید به سمینارش برود و رفت. مرد سالمندی که از اغاز با پلاکارت اعدام را بس کنید به این سو و انسو می رفت و ماژیک و مقوا می اورد تا بازهم از توقف اعدام ها بنویسد و با دیگران بر سر امارهای اعدام در ایران می گوید و وقتی از ان حرف می زند در چشمهایش امید به قطع اعدام را می توان دید.
اما نیامده بودند انهایی که می توانستند بیایند . اما شاید: فرزندشان ناخوش است و شاید ان دیگری عید نزدیک است و سفری به ایران دارد و ان دیگری در مسافرت مانده و ان دیگری به یادش نمانده که امروز جمعه اخر ماه است و پیمانش با مادران را از یاد برده؟! یکی از مسئولین مادران صلح مونترال می گوید به پنجاه نفر ایمیل زده ام  که امروز بیایند و هیچکدام ....و
اما با ور کنید همه ما دلسوختگان، تبعید شدگان ناخواسته ،دلسوز سرزمین مان و مردمان دل سوخته اش هستیم.آنها یی که صبح بیدار شده از خود می پرسند ایا عزیزم در زندان ،در ان سیاهچال زنده است یا...و چهارشنبه ها و یکشنبه ها برایشان مرگ آفرین شده است. پس بیاید با هم باشیم ماهی یکبار یک ساعت صدای مادران پارک لاله شویم و اعدام را بس کنید را به گوش جهانیان برسانیم.
"مادران صلح " شهر مونترال همصدا با مادران پارک لاله ایران ، خواستار: اعدام را بس کنید!. آزادی زندانیان عقیدتی -دستگیری و مجازات قاتلین و مسببین جنایات سی و یک سال اخیر ایران هستند
"مادران صلح " مونترال / کانادا

*حکیمه شکری روز 14 آذرماه به همراه چند تن دیگر از مادران پارک لاله برای بزرگداشت سالروز تولد امیرارشد تاجمیر، یکی از شهدای عاشورای 88، به بهشت زهرا رفته و پس از پایان مراسم درحالی که قصد ترک کردن بهشت زهرا را داشتند دستگیر می شوند. بقیه مادران همان شب آزاد شده ولی ندا و حکیمه به اوین منتقل می شوند. اتهام آنها جاسوسی و اقدام علیه امنیت نظام بوده است! در صورتی که تنها کاری که می کردند دلجویی از مادرانی بوده که فرزندانشان را از دست داده بودند.
یک ماه پس از بازداشت و در ملاقات قبلی ، خانواده وی در حالی با او ملاقات کرده بودند که آثار شکنجه بر روی صورت حکیمه کاملا مشخص بوده و دستهایش به شدت می لرزیده است .اما از نظر روحی بسیار قوی بوده و با ایمان به بی گناهی خود در برابر تمامی فشارها، توهین ها و شکنجه ها مقاومت کرده و تن به اعترافات دروغین علیه خود و گروه مادران پارک لاله نداده است. وضعیت حکیمه شکری اکنون زیر بار فشارهای گوناگون و ممنوعیت ملاقات نگران کننده است .

به امید آزادی هرچه سریعتر حکیمه شکری


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر